ساخت حامل آنتیژنهای تومور سرطان سینه به کمک فناوری نانو
پژوهشگران دانشگاه تربیت مدرس با همکاری مرکز تحقیقات سلولی ملکولی دانشگاه شهید بهشتی موفق به تولید اولیه حاملهای آنتی ژنهای توموری سرطان سینه شدند.
پژوهشگران دانشگاه تربیت مدرس با همکاری مرکز تحقیقات سلولی ملکولی دانشگاه شهید بهشتی موفق به تولید اولیه حاملهای آنتی ژنهای توموری سرطان سینه شدند. این حاملها در حال حاضر بر روی موش مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج مناسبی بهدست آمده است.
آنتی ژنهای توموری در مورد تعدادی از سرطانها شناسایی شدهاند که میتوانند اهداف خوبی برای هدفگیری بهوسیلهی سیستم ایمنی باشند لیکن به دلیل ماهیت خودی بودن این اهداف و همچنین عدم ارایه مناسب به سیستم ایمنی نمیتوانند سیستم ایمنی را به خوبی بر علیه تومور تحریک کنند. استفاده از حاملینی که بتوانند این آنتی ژنها را به خوبی به سلولهای سیستم ایمنی تحویل دهد و همچنین محرک ایمنی نیز باشد میتواند تا حدی این مشکل را مرتفع نماید.
فاژ T7 با توجه به سایز کوچک در مقیاس نانو میتواند حامل مناسبی برای آنتی ژن بوده و علاوهبر این بر خلاف بسیاری از حاملین دیگر با توجه به ساختار ذرهایی واجد آنتی ژنهای متعدد دیگر، محرک خوبی برای سیستم ایمنی و پاسخ دهی مناسبتر آن باشد.
دکتر طراوت بامداد دانشیار گروه ویروسشناسی دانشگاه تربیت مدرس در توضیح این پژوهش گفت: «در این تحقیق ابتدا اپیتوپهای غالب محرک ایمنی سلولی در آنتی ژن Her2/neu شناسایی و با استفاده از اطلاعات موجود در تحقیقات گذشته و آنالیزهای نرم افزاری بهترین اپیتوپ انتخاب شد. توالی نوکلؤتیدی این اپیتوپ پس از سنتز در ژنوم باکتریوفاژ به نحوی قرار گرفت که پس تولیدفاژ این اپیتوپ در کنار پروتیین سطحی که به تعداد 415 کپی در سطح قرار گرفتهاند بیان شوند. پس از مراحل تایید و تولید فاژ نوترکیب، واکسن مذکور به موشهای تومری شده تزریق وارزیابی فاکتورهای ایمنی، کاهش سایز تومور و میزان بقا در دو مدل پیشگیریکننده و درمانی انجام گرفت.»
تحویل موثرتر واکسن به سلولهای ایمنی و در نتیجه القای پاسخ ایمنی بیشتر ازجمله ویژگیهای به کارگیری فناوری نانو بوده است. سازوکار آن بدین صورت است که سلولهای بدن با کارایی بالاتری قادر به دریافت ذراتی با سایز نانو در مقایسه با سایر ذرات با اندازه بزرگترهستند. این کارآیی زمانی بیشتر میشود که ذرات مذکور علاوه برحمل آنتی ژن محرک قوی سیستم ایمنی نیز باشند.
همچنین از آنجا که این سیستم نانوذرهای که در این پروژه باکتریوفاژ T7 نام دارد، قادر است چندین مولکول پپتیدی را در آن واحد برداشت کرده و حمل کند، لذا کارایی این روش بالاست.
این پژوهش برگرفته از رساله دکتری سرکار خانم دکتر پویان فرد دانش آموخته ویروسشناسی دانشگاه تربیت مدرس بوده است که به دنبال انجام چند پروژه موفق در زمینه استفاده از باکتریوفاژها با هدف واکسیناسیون در دانشگاه تربیت مدرس طراحی و اجرا شد. این طرح در واقع میتواند نقطه شروعی برای طرحهای کاملترو جامعترباشد و با استناد به قابلیتهای متعدد سیستمهای حامل ذرهای میتوان پروژههایی که قابلیت ارزیابی واکسن ساخته شده را در سطح کلینیک داشته باشند، طراحی کرد و کارایی آنها در به کارگیری این گونه از واکسنهای ذرهای در سطح انسانی را بررسی کرد.
نتایج این کار تحقیقاتی که به دست دکتر طراوت بامداد و همکاران وی از دانشگاه تربیت مدرس و مرکز تحقیقات سلولی ملکولی دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفته است، در مجله Plos one به لینک زیر منتشر شده است.
برگرفته از ایسنا
متن کامل منتشر شده در لینک زیر:
http://www.plosone.org/article/info%3Adoi%2F10.1371%2Fjournal.pone.0049539
پژوهشگران دانشگاه تربیت مدرس با همکاری مرکز تحقیقات سلولی ملکولی دانشگاه شهید بهشتی موفق به تولید اولیه حاملهای آنتی ژنهای توموری سرطان سینه شدند. این حاملها در حال حاضر بر روی موش مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج مناسبی بهدست آمده است.
آنتی ژنهای توموری در مورد تعدادی از سرطانها شناسایی شدهاند که میتوانند اهداف خوبی برای هدفگیری بهوسیلهی سیستم ایمنی باشند لیکن به دلیل ماهیت خودی بودن این اهداف و همچنین عدم ارایه مناسب به سیستم ایمنی نمیتوانند سیستم ایمنی را به خوبی بر علیه تومور تحریک کنند. استفاده از حاملینی که بتوانند این آنتی ژنها را به خوبی به سلولهای سیستم ایمنی تحویل دهد و همچنین محرک ایمنی نیز باشد میتواند تا حدی این مشکل را مرتفع نماید.
فاژ T7 با توجه به سایز کوچک در مقیاس نانو میتواند حامل مناسبی برای آنتی ژن بوده و علاوهبر این بر خلاف بسیاری از حاملین دیگر با توجه به ساختار ذرهایی واجد آنتی ژنهای متعدد دیگر، محرک خوبی برای سیستم ایمنی و پاسخ دهی مناسبتر آن باشد.
دکتر طراوت بامداد دانشیار گروه ویروسشناسی دانشگاه تربیت مدرس در توضیح این پژوهش گفت: «در این تحقیق ابتدا اپیتوپهای غالب محرک ایمنی سلولی در آنتی ژن Her2/neu شناسایی و با استفاده از اطلاعات موجود در تحقیقات گذشته و آنالیزهای نرم افزاری بهترین اپیتوپ انتخاب شد. توالی نوکلؤتیدی این اپیتوپ پس از سنتز در ژنوم باکتریوفاژ به نحوی قرار گرفت که پس تولیدفاژ این اپیتوپ در کنار پروتیین سطحی که به تعداد 415 کپی در سطح قرار گرفتهاند بیان شوند. پس از مراحل تایید و تولید فاژ نوترکیب، واکسن مذکور به موشهای تومری شده تزریق وارزیابی فاکتورهای ایمنی، کاهش سایز تومور و میزان بقا در دو مدل پیشگیریکننده و درمانی انجام گرفت.»
تحویل موثرتر واکسن به سلولهای ایمنی و در نتیجه القای پاسخ ایمنی بیشتر ازجمله ویژگیهای به کارگیری فناوری نانو بوده است. سازوکار آن بدین صورت است که سلولهای بدن با کارایی بالاتری قادر به دریافت ذراتی با سایز نانو در مقایسه با سایر ذرات با اندازه بزرگترهستند. این کارآیی زمانی بیشتر میشود که ذرات مذکور علاوه برحمل آنتی ژن محرک قوی سیستم ایمنی نیز باشند.
همچنین از آنجا که این سیستم نانوذرهای که در این پروژه باکتریوفاژ T7 نام دارد، قادر است چندین مولکول پپتیدی را در آن واحد برداشت کرده و حمل کند، لذا کارایی این روش بالاست.
این پژوهش برگرفته از رساله دکتری سرکار خانم دکتر پویان فرد دانش آموخته ویروسشناسی دانشگاه تربیت مدرس بوده است که به دنبال انجام چند پروژه موفق در زمینه استفاده از باکتریوفاژها با هدف واکسیناسیون در دانشگاه تربیت مدرس طراحی و اجرا شد. این طرح در واقع میتواند نقطه شروعی برای طرحهای کاملترو جامعترباشد و با استناد به قابلیتهای متعدد سیستمهای حامل ذرهای میتوان پروژههایی که قابلیت ارزیابی واکسن ساخته شده را در سطح کلینیک داشته باشند، طراحی کرد و کارایی آنها در به کارگیری این گونه از واکسنهای ذرهای در سطح انسانی را بررسی کرد.
نتایج این کار تحقیقاتی که به دست دکتر طراوت بامداد و همکاران وی از دانشگاه تربیت مدرس و مرکز تحقیقات سلولی ملکولی دانشگاه شهید بهشتی صورت گرفته است، در مجله Plos one به لینک زیر منتشر شده است.
برگرفته از ایسنا
متن کامل منتشر شده در لینک زیر:
http://www.plosone.org/article/info%3Adoi%2F10.1371%2Fjournal.pone.0049539
نظر شما :